ماجرای خندههای پسر سادهدل «نون خ» / دوست ندارم این طور باشد که در کمدی بمانم
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۹۲۷۸۴
بعد از سریال «نون خ» چه اتفاقی افتاد؟ پیشنهاد بازی در فیلم و سریال داشتید؟
پیشنهادهای زیادی داشتم، چون با آقای آقاخانی مشورت میکنم، خیلی از کارها را ایشان گفتند که نپذیرم و من هم نپذیرفتم. فقط یک فیلم سینمایی به اسم «لب خط» به کارگردانی آقای علی جبارزاده بازی کردم.
پس به نظر ایشان کاملا اعتماد دارید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای آقاخانی همشهری من است و با هم کار کردیم. ایشان عضوی از خانواده ما به شمار می آید و حرفشان برای من سند است.
یعنی پیش از سریال «نون خ» با آقای آقاخانی آشنا بودید؟
بله، از بچگی با ایشان تئاتر کار کرده بودم و دوست بودیم، اما برای این سریال من را به دلیل دوستی انتخاب نکردند. در کرمانشاه و کردستان تست میگرفتند و من هم تست دادم و قبول شدم، آقای آقاخانی نقشی در انتخاب من نداشتند. ایشان 11 کار دیگر هم ساخته، اما من در آنها حضور نداشتم، اگر قرار بود بر اساس رفاقت انتخاب شوم، باید در کارهای دیگر هم بازی میکردم، اما نبودم. من از سال 68 کار نمایش کردم و برای سیمای کردستان هم فیلم کوتاه و بلند کار کرده بودم، آقای آقاخانی در جریان کار من بودند.
بعد از «نون خ» پیشنهادی مشابه شخصیت «سلمان» داشتید؟
نه، پیشنهادها متفاوت، اما بیشتر کمدی بود. دوست دارم کار جدی هم بازی کنم و این تجربه را دارم. دوست ندارم این طور باشد که در کمدی بمانم و فقط به عنوان بازیگر کمدی شناخته شوم، یا خندههای سلمان تکرار شود. البته در «لب خط» هم این خنده را داشتم، اما استفاده از آن در فیلم جایگاه داشت که این کار را کردم، اما دوست ندارم این خنده روی من بماند و هرکجا باشم این خنده هم باشد، چون مختص «نون خ» است.
شخصیت «سلمان» برای شما چه جذابیتی داشت؟
من ادای این شخصیت را درنیاوردم و آن را زندگی کردم، به همین دلیل بود که به دل مردم هم نشست. وقتی فیلم نامه را خواندم، دیدم یک چیزهایی در او وجود دارد که بنا بر تجربههایم میتوانم به خوبی از کار دربیاورم. هرچه میخواستم در این نقش وجود داشت و میتوانستم روی آن مانور بدهم. یکی از سختترین کاراکترهای «نون خ»، «سلمان» است. با همه سروکله میزند و با همه کار دارد. تصمیم گرفتم کاری کنم که همه این شخصیت را دوست داشته باشند، حتی کسانی که او را دوست ندارند و میگویند لجمان را در میآورد، باز هم نمیتوانند از او بدشان بیاید یا متنفر باشند. این ویژگی او را خیلی دوست دارم.
خندههای این شخصیت که جزو ویژگیهای محبوب اوست، در فیلم نامه بود؟
نه، ایده خودم بود. به آقای آقاخانی گفتم خندهای دارم که در تئاترهای کمدی از آن استفاده میکنم، ببینید دوست دارید. به ایشان توضیح دادم که باید موقعیتش فراهم شود و اتفاق بیفتد، آن وقت میخندم اگر دوست داشتید در کار استفاده کنید. ایشان دوست داشتند و خداراشکر مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند.
خودتان فکر میکردید مورد استقبال واقع شود؟
بله، چون قبلا در کارهای کمدی نمایشی و تئاتر، این خنده را تجربه کرده بودم، میدانستم که اگر از آن بهجا استفاده شود، حتما مورد توجه قرار میگیرد.
واژهها و اصطلاحات قدیمی و اصیل کردی که شخصیتها از آنها استفاده میکنند چطور، از ابتدا در فیلم نامه بود؟
نه، بسیاری از آنها هنگام کار پیش میآمد، مثلا آقای آقاخانی کلماتی را به زبان میآوردند. ایشان به بازیگران هم اجازه داده بودند واژههایی را که در ذهنشان بود مطرح کنند، اگر امکان استفاده از آنها وجود داشت، حتما در کار مورد استفاده قرار میگرفت.
باتوجه به رفاقتی که از آن صحبت کردید، همکاری با آقای آقاخانی چطور بود؟
نه این که به خاطر همشهری بودنم بگویم، اما تا در گروه ایشان حضور نداشته باشید متوجه نمیشوید چه میگویم. یک گروه حرفهای و درجهیک داشتیم. از تکتک عزیزانی که در کار حضور داشتند درس یاد گرفتیم. نظر آقای آقاخانی درباره کار کمدی این است که نباید به هر قیمتی مردم را بخندانیم، به همین دلیل کیفیت کار و این که پیام آن را انتقال بدهند، خیلی برایشان مهم است و در کارشان بسیار جدی هستند. ایشان آدم دوستداشتنی و خوشاخلاقی است، اما در کار جدی هستند و کار کردن با ایشان اصلا شوخیبردار نیست. به همین دلیل است که خدا را شکر مردم «نون خ» را دوست داشتند. خوشحالم که در این گروه بودم، به ایشان افتخار میکنم و از آقای فرجی که حمایتمان کردند ممنونم. از آقای عبید رستمی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد استان کردستان هم که من کارمندشان هستم، بسیار ممنونم چون به من اجازه دادند برای بازی در «نون خ» بدون هیچ استرسی، پنج ماه سرکار نروم و لبخندی روی لب مردم بیاورم.
اوایل این سریال با مجموعه «پایتخت» مقایسه میشد و عدهای معتقد بودند شباهتهایی بین آنها وجود دارد.
سریال«پایتخت» به خطه مازندران میپرداخت و مجموعه«نون خ» به غرب کشور و کردستان.نیت ما این بود که آداب و رسوم،صنایع دستی، موسیقی غنی و همه چیزهایی را که درمنطقه غرب داریم به تصویر بکشیم.من خودم به شخصه «پایتخت» را دوست داشتم و دنبال میکردم، اما هیچ شباهتی بین این دو نمیبینم.
تجربه حضور در «خندوانه» در نوروز چطور بود؟
عالی بود. در کنار رامبد عزیز، احسان روزبهانی و گروه پازل لذت بردیم و رقابت شیرین و باحالی داشتیم.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: آقای آقاخانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۹۲۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنده یاد آتیلا پسیانی خالق خاطرات دهه شصتیها بود
آتیلا پسیانی که با بازی در «محله بر و بیا» خالق خاطرات دوستداشتنی برای دهه شصتیها بود، در تمامی سالهای بلند فعالیت هنری خود در گونههای رنگارنگِ جدی تا کمدی به ایفای نقش پرداخت، نقشهایی که نمود آنها در فیلمهای بسیاری پیدا بود.
«کشتی آنجلیکا»، «دو فیلم با یک بلیت»، «مسافران»، «خاکستر سبز» و «روز شیطان» از جمله آثاری بود که او از میانه دهه شصت تا سال ۷۳ در آنها نقشآفرینی کرد. تا بعد از آن نوبت به همکاری با رسول ملاقلیپور و تهمینه میلانی در فیلمهایی چون «هیوا»، «دو زن» و «نسل سوخته» برسد. بعد از آن بود که در حوالی سال ۸۰ نوبت به همکاریاش برای بازی در آثار فریدون جیرانی و کمال تبریزی در فیلمهای «آب و آتش»، «شام آخر» و «گاهی به آسمان نگاه کن» رسید.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیفرزاد موتمن که آتیلا پسیانی سابقه بازی در دو فیلم او به نامهای «آخرینبار کی سحر را دیدی» و «صداها» را دارد، بازی این هنرمند عرصههای سینما، تئاتر و تلویزیون را تکنیکی و با تمرکزی بالا در صحنه میخواند که قادر بود نقشهای پیچیده و روانشناختی را به گونهای ادراکپذیر ایفا کند.
گرچه «کما»ی آرش معیریان فیلمی در ژانر کمدی بهشمار میرفت، اما پسیانی ایفاگر نقش جدی در آن بود تا در «اسپاگتی در ۸ دقیقه» تواناییهای بازی در زمینه کمدی را نیز به رخ بکشد. بازی در «آتش بس»، «پاداش سکوت»، «یک عاشقانه ساده»، «پل چوبی»، «نیمه شب اتفاق افتاد»، «غلامرضا تختی» و «سیانور» را از جمله دیگر نقشآفرینیهای به یاد ماندنی این بازیگر فقید میتوان خواند.
آتیلا پسیانی که آخرین نقشآفرینی او بازی در مجموعه «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی بود، بعد از مدتی مبارزه با بیماری سرطان، در میانه نخستین ماه پاییزی سال ۱۴۰۲ دیده از سرای ناپایدار فرو بست.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر